سه شنبه 88 مهر 28 , ساعت 3:25 عصر
تونبودی <\/h3>
در زد کسی از سمت خیابان ، تونبودی
برخاستم از خواب هراسان ، تونبودی
در هشتی تاریک صدایی به زمین خورد
مانند ترک خوردن انسان ، تونبودی
پاشویه پر از برگ شد و ماه فرو رفت
در شاخه ی تاریک درختان ، تونبودی
ای قصه ی شرقی! ندمیدی و شبم ماند
در این شب تاریک و هراسان ، تو نبودی
ای رایحه ی سوره ی یوسف ، نوزیدی
ای عطر غزل های سلیمان ، تونبودی
ای عشق من ای غنچه ی نارس ، نشکفتی
ای روح من ای نیمه ی پنهان ، تو نبودی
عبدالجبار کاکائی
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]